نویسنده: سیدرضا طاهری*
 

مقدمه

بر اساس نگاهی، مردمان از منظر اقتصادی، به دو گروه تقسیم می شوند:
1. مصرف گرای محض؛
2. مصرف گرای مولّد.
بدیهی است دین مقدس اسلام از پیروانش می خواهد که از دسته دوم باشند، یعنی در کنار مصرف نعمت های پروردگار که بسیاری از آنها حاصل دسترنج و کار و تولید دیگران است، خود نیز اهل تولید باشند و به دیگران نفعی برسانند. طُرفه آنکه در میان گروه دوم، به الگوهایی برمی خوریم که کمترین میزان مصرف را داشته در عین حال، در اوج کارهای تولیدی بوده اند. نمونه ای از آن را در سیره عملی حضرت علی علیه السلام می بینیم. استاد شهید مرتضی مطهری در این باره بر این باور است: «علی علیه السلام مردی بود که بیش از هر کسی وارد اجتماع می شد و فعالیت اجتماعی و تولید ثروت می کرد، ولی ثروت در کَفَش قرار نمی گرفت، ثروت را اندوخته و ذخیره نمی کرد. کدام کار تولیدی مشروع است که در آن زمان وجود داشته و علی علیه السلام انجام نداده است؟ اگر تجارت است، او عمل کرده. اگر زراعت و باغ داری و درخت کاری است، او انجام داده و اگر حفر قنوات است، اگر سربازی کردن است، او انجام داده است، ولی در عین حال که همه این کارها را می کرد، زاهد بود. اتفاق می افتاد که می رفت در آن باغستان های مدینه که مربوط به اهل کتاب و غیر مسلمانان بود و برای آنان کار می کرد، خدمت می کرد، مزد می گرفت و بعد گندم و جو می خرید و به خانه می آورد و صدیقه طاهر علیها السلام با دست خودش آنها را آرد می کرد، می پخت و در عین حال وقتی به محتاجی، مسکینی و یتیمی و اسیری، برخورد می کردند، فوراً او را بر خودشان مقدّم می داشتند». (1)
در آموزه های دینی از مؤمنان خواسته شده است که همانند زنبور عسل، اهل کار و تولید باشند و به دیگران سود و منفعت برسانند. رسول خدا صلی الله علیه و اله در این باره می فرماید: «اِنَّ مَثَلَ المُؤمِنِ کَمَثلِ النَّحَلَهِ، اِن صاحَبتَهُ نَفَعَکَ، وَ اِن جاَلَستَهُ نَفَعکَ، وَ کُلُّ شَأنِهِ منافع وَ کذِلَکَ النَّحلَهُ، کُلُّ شَأنِها منافع؛ همانا که مثل مومن، مثل زنبور عسل است. اگر با او مصاحبت کنی، به تو سود می رساند و اگر با او همنشین شوی، تو را نفع رساند و [خلاصه] همه شئون او (مؤمن) دارای منفعت و سود است و زنبور عسل نیز چنین است که همه شئون او دارای سود و منفعت است». (2)
قزوینی در عجائب المخلوات از دست یابی زنبور عسل به مقام «تولیدکننده عسل» به عنوان مصداقی از رحمت پروردگار یاد می کند و در این باره می گوید: «به عید فطر، روز رحمت الهی نیز گفته اند؛ چرا که خداوند در این روز، صنعت تولید عسل را به زنبور عسل الهام کرد». (3)
«با نگاهی به زندگی زنبور عسل در می یابیم که کار و فعالیت در تولید در نظر آنها یک امر بسیار مقدسی است و چنان گرم کار هستند که هیچ چیز نمی تواند مانع از فعالیت خستگی ناپذر آنها شود ... عشق به فعالیت و کار، آنها را وادار به کار می کند و در سایه همین فعالیت است که گاهی کارگران یک کندو، چهل پنجاه کیلو عسل تولید می نمایند. آنها اگر در میان خود، یک فرد تنبل ببیند آن را بدون معطلی تبعید می کنند و از اجتماع خود طرد می کنند، تا مبادا خوی پست آن در کارگران دیگر هم تأثیر کند و آنها را از وظیفه مقدس «کار» منحرف سازد. شاید امیرمؤمنان، علی علیه السلام به همین موضوع نظر داشت که به پیروان خود فرمود: «کُونوا فی الناس کانلحله؛ در میان مردم، مانند زنبور عسل باشید». (4)
«یکی از حکمای یونان به یکی از شاگردانش گفت: همانند زنبور عسل باشید! پرسیدند: چگونه مانند زنبور عسل باشیم؟ گفت: آنها اگر در میان خو، کارگری بی کار و معطل را ببیند، او را از خود می رانند و از خود، دور می کنند؛ چرا که وجود چنین زنبوری، جا را برای آنها تنگ می کند، به عسل، یعنی تولیدات زنبور عسل، زیان و ضرر می رساند و موجب کسالت زنبورهای پرنشاط و فعال می شود». (5)
بنابراین، خواسته امامان معصوم علیهم السلام و بزرگان دین این است که از زنبور عسل کمتر نباشیم و اگر چون او که از شهد گل ها می نوشد، از شهد نعمت ها می نوشیم، چون او نیز در حدّ مصرف، متوقف نمانیم و دارای بازده و اهل تولید باشیم. اهمیت کار و تولید، تنها در رساندن نفع به دیگران خلاصه نمی شود، بلکه اموری مانند «بی نیازی از بیگانگان»، «رسیدن به عزت مندی و استقلال»، «دست یابی به رفاه نسبی» و بسی دستاوردهای دیگر، در گروی کار و تولید است. بنابراین، جامعه ما بدون پویایی در زمینه کار و تولید و تلاش مضاعف در این باره نمی تواند به رشد اقتصادی، علمی، معنوی و فرهنگی خود امید بندد. آنچه در این نوشتار می آید، برشماری دستاورهایی است که در برابر کار و رونق بخشیدن به تولیدات داخلی، بهره جامعه اسلامیِ ایرانی می شود.

کلیات

1. تولید از نگاه قرآن کریم

در قرآن کریم به نمونه هایی از کارهای تولیدی اشاره شده است. بر اساس این آیات، از پیامبرانی چون حضرت نوح علیه السلام، حضرت داود علیه السلام و جناب ذی القرنین، به عنوان کسانی که دست به کار تولید بوده اند، یاد شده است.
با توجه به این آیات، می توان این کارهای تولیدی را دست کم به چهار گروه تقسیم کرد: صنعت کشتی سازی، صنایع دفاع، صنعت سدسازی و صنایع هنری.

الف) صنعت کشتی سازی

در قرآن کریم، نوحِ پیامبر علیه السلام کسی است که به صنعت کشتی سازی پرداخت. حضرت نوح با تولید این صنعت-که هم به هنگام انجام پذیرفت و هم با نیاز او و یارانش هم سود بود و هم گنجایش حمل نوح و یارانش به همراه انواع حیوانات را داشت و هم از کیفیت بالایی برخوردار بود - موفق شد جان خود و همه یاران و همه حیواناتی را نجات دهد که در زمان او زندگی می کردند. نوح از انواع حیوانات، یک جفت نر و ماده در کشتی خویش جای داد و سرانجام به سلامت به ساحل امن رسید. دستور قرآن کریم در این باره به حضرت نوح این بوده است: «وَ اصنَعِ الفُلکَ بِأعیُنِنا؛ و زیر نظر ما کشتی را بساز». (هود: 37)
«بدون شک، کشتی نوح، کشتی ساده ای نبود و با وسایل آن روز، به آسانی و سهولت پایان نیافت. کشتی بزرگی بود که افزون بر مؤمنان راستین، یک جفت از نسل هر حیوانی را در خود جای داده بود و آذوقه فراوانی که برای مدت ها زندگی انسان ها و حیوان هایی که در آن جای داشتند، حمل می کرد. چنین کشتی با چنین ظرفیت، حتماً در آن روز، بی سابقه بوده است، به خصوص که این کشتی باید از دریای عظیم با امواجی کوه پیکر سالم بگذرد و نابود نشود». (6)
ابن عباس آورده است که «کشتی نوح، سه طبقه داشت که طبقه زیرین از آن جانوران و درندگان، طبقه هم کف جای چارپایان و طبقه بالا جای نوح و همراهان او بود و مواد غذایی و دیگر وسایل و امکانات لازم نیز در همین طبقه، در دسترس آن حضرت بود». (7)
حضرت نوح علیه السلام برای نجات خویش و یارانش، به دعا پناه نبرد و منتظر امدادهای غیبی نشد، بلکه با به کار گرفتن یکی از صنعت ها، یعنی تولید کشتی، توانست عزت خویش را حفظ کند و به هدف مورد نظر دست یابد. «ما نیز بر اساس قطع ریشه وابستگی و آزادی از یوغ اسارت بیگانه و قیام علیه ظلم و بیدادگری ستمگران، باید به صنعت رو آوریم؛ زیرا با اینکه خدا قادر بود به هر شکلی ریشه ستمگران زمان نوح را برکنَد، اما آن را بر اساس اسباب و وسایل عادی قرار داد. نوح، کشتی ساز و کشتی بان دشد تا ما نیز بدون استقلال صنعتی، انتظار قطع وابستگی های مذلت بار را نداشته باشیم و به این نکته توجه کنیم که بدون استحکام بخشی و رونق دادن به صنعت کشور و تولیدات داخلی، به اهداف مقدس اسلامی و انسانی خود نخواهیم رسید». (8)
«نباید از این نکته غافل بود که نیازمندی و احتیاج به دیگران، جامعه و کشور و دولت و حکومت را به «وابستگی اقتصادی» و سپس «وابستگی سیاسی» وادار می کند. پس واجب است که مسلمانان به پدید آوردن صنایع مختلف و نوین اهتمام ورزند تا چنان شود که مسلمانان به پدید آوردن صنایع مختلف و نوین اهتمام ورزند تا چنان شود که نیازی به بیگانگان پیدا نکنند که: «اِستَغنِ عَمَّن شِئتَ وَ کُن نظیرَه، اِحتَج اِلی مَن شِئتَ وَ کُن اَسیرَه؛ از هر کس که بی نیاز باشی، همانند اویی و به هر کس نیازمند باشی، اسیر او». بیگانگان در آن کوشیدند که دانش ها و صنعت ها را از مسلمانان بگیرند. پس به سوی کتاب خانه ها و نسخه های خطی و افزارهای علمی ایشان هجوم آوردند و آنچه را خواستند، با خود بردند و بر روی همان ها پایه دانش ها و صنعت های خویش را بنا نهادند و این موضوع در جای خود به اثبات رسیده است. پس بر مسلمانان است که آنچه را از ایشان سرقت رفته است، باز پس گیرند و از این راه نیرومند شوند و اسباب رفاه و آسایش اجتماعات و سرزمین های خویش را- با آزادی و آبادی- فراهم آورند. البته بر مسلمانان هاست که ... تولیدات صنعتی خود را دارای استحکام و دوام سازند تا شهرت صنعتی آنان عالمگیر شود و همین امر باعث گردد که سرزمین های مختلف به وارد کردن فرآورده های مسلمانان و خریدن و مصرف کردن آنها تمایل روزافزون پیدا کنند». (9)

ب) صنایع دفاع

در قرآن کریم از حضرت داود علیه السلام به عنوان کسی یاد شده که در زمینه صنایع دفاعی، به تولید زره اشتغال داشته است. قرآن کریم از این صنعت دفاعی حضرت داود علیه السلام این گونه یاد کرده است: «وَعَلَّمناهُ صَنعَهَ لَبُوسٍ لَکُم لِتُحصِنَکُم مِن بَأسِکُم فَهَل انتُم شاکِروُنَ؛ و به [داود] فن زره [سازی] آموختیم تا شما را از ‍[خطرات] جنگتان حفظ کند. پس آیا شما سپاس گزارید». (انبیا: 80)
قرآن کریم در جای دیگری در این باره می فرماید: «وَ لَقَد آتَینا داوُودَ مِنّا فَضلاً یا جِبالٌ اَوِّبی مَعَهُ وَ الطَّیرَ وَ ألَنّا لَه الحَدیدَ، انِ اعمَل سابِغاتٍ و قَدِّر فِی السّردِ؛ و به راستی داوود را از جانب خویش مزیّتی عطا کردیم [و گفتیم:] ای کوه ها با او [در تسبیح خدا] هم صدا شوید و ای پرندگان ‍[هماهنگی کنید] و آهن را برای او نرم گردانیدیم، [که] زره های فراخ بساز و حلقه ها را درست اندازه گیری کن». (سبا:10و 11)
«صنعت زره سازی، یکی از صنایع نظامی است. مسلم است که تعقیب و پی گیری هدف های آسمانی، منجر به درگیری و جنگ با دشمنان خدا خواهد شد و در راه تحقق همین آرمان های مقدس است که صنایع نظامی و زره سازی مطرح می شود. فخر رازی از آیه یاد شده استفاده کرد که نخستین کسی که زره ساخت، حضرت داود علیه السلام بود، ولی او، خود، سخن «قُتاده» را نقل می کند که گفت پیش از داود، زره سازی به وسیله صفحات فلزی که بر پیکری می آویختند، معمول بود. داوود، اول کسی بود که آن را به صورت حلقه های به هم پیوسته به هم بافت». (10)
«در واقع، پیش از داوود برای دفاع در جنگ ها از صفحات آهن استفاده می شد که هم سنگین بود و هم اگر آن را به خود می بستند، چنان خشک و انعطاف ناپذیر بود که جنگ جویان را سخت ناراحت می کرد. هیچ کس تا آن روز نتوانسته بود از مفتول های باریک و محکم آهن، چیزی همچون زره ببافد که همچون لباس، به راحتی در تن رود و با حرکات - بدن، نرم و روان باشد. اما داوود علیه السلام از عهده این کار به خوبی برآمد». (11)
«از آیاتی که یاد شده است، می توان نکات زیر را استفاده کرد:
1. اینکه صنعت تولید زره، در کنار تسبیح کوه ها و پرندگان و هم نوایی آنها با حضرت داوود علیه السلام قرار گرفته است: «یا جِبالُ أوِّبی مَعَهُ وَ الطّیرَ وَ ألَنّا لَهُ الحَدیدَ؛ ای کوه ها با او ‍[در تسبیح خدا] هم صدا شوید و ای پرندگان [هماهنگی کنید] و آهن را برای او نرم گردانیدیم).» در این بافت از سخن می توان اهمیت صنعت را در فضایی آمیخته با معنویت تصور کرد و اینکه صنعت مطلوب خداوند، صنعتی است که با تسبیح و نام و یاد خدا هماهنگ و همراه باشد.
2. عنایت خاصی که نسبت به شرح و تفصیل این صنعت و به کارگیری ظرافت خاص در کار تولیدی زره سازی مبذول شد، لزوم بذل توجه و اعِمال ظرافت و دقت را در این صنعت که معرف شخصیت صنعتگر است، آشکار می کند و با جمله: «وَ قَدِّر فِی السّردِ» (و حلقه ها راست در اندازه گیری کن) انسجام و حُسن بافت آن و به طور کلی، دقت در آن را می نمایاند.
3. نقش اقتصادی آن و تأثیری که صنعت و به ویژه کار تولیدی در تأمین هزینه زندگی مردم دارد و به علاوه مسئولیتی که هر انسانی در آبادانی و عمران به عنوان وظیفه خلیفه اللهی اش بر روی زمین عهده دار است، در عمل زره سازی داود، قابل ملاحظه است. پس نباید به ارزش اقتصادی آن بی اعتنا بود؛ چرا که در روایات ما آمده است که خداوند به داود علیه السلام وحی کرد که: «نعم العبد داود لکنَّه یأکُل مِن بیت المال؛ داود چه خوب بنده ای است، الّا اینکه از بیت المال ارتزاق می کند». داود به دنبال این سخن، چهل شبانه روز گریست تا اینکه خداوند، آهن را به دست او نرم کرد و صنعت زره سازی را به او آموخت و او کارش را آغاز کرد و از درآمدش برخوردار شد و در نتیجه از بیت المال بی نیاز شد.
در این آیه یاد شده خداوند بعد از ذکر فواید صنعت زره سازی فرمود: «فَهَل انتُم شاکِروُن؛ پس آیا سپاس گزارید.» (انبیا:80) این عبارت، بشر را به شکرگزاری در برابر پیشرفت در تولیدات و صنایع وا می دارد و اینکه این موهبت ها را از آن خدا بداند و در نتیجه، شکر آنها را بجا آورد، نه اینکه صنعت، موجب گستاخی و طغیان او گشته، وی را به غرور و کفر در برابر خداوند بکشاند. بنابراین، آن صنعتی مورد رضای خداست و خداوند از آن حمایت می کند که با انگیزه های درست و با یاد خدا همراه باشد تا انسان، هم از آن بهره ببرد و هم از پیامدهای زیان بار آن ایمن بماند». (12)

ج) صنعت سدسازی و ذوب فلزات

بر اساس آیه 96 و 97 سوره مبارکه کهف، پیشینه صنعت سدسازی و ذوب فلزات به زمان ذوالقرنین می رسد. در قرآن کریم می خوانیم که طایفه ای از مردم به ذوالقرنین گفتند که یأجوج و مأجوج، سخت در زمین فساد می کنند. بیا و میان ما و آنها سدی بساز. (13)
ذی القرنین، پیشنهاد آنها را می پذیرد و در پاسخ به آنها می گوید: «اَتُونی زُبرَ الحَدیدِ حتّی إذا ساوی بَینَ الصّدَفَینِ قالَ انفُخُوا حَتی إذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونی اُفرِغ عَلَیهِ قِطراً، فَمَا استَطاعسوا اَن یَظهَرُوهُ وَ مَا استَطاعُوا لَهُ نَقباً؛ برای من قطعات آهن بیاورید، تا آن گاه که میان دو کوه برابر شد، گفت: «بدمید»، تا وقتی که آن [قطعات] را آتش گردانید. گفت: «مس گداخته برایم بیاورید تا روی آن بریزم». ‍‍[در نتیجه، اقوام وحشی] نتوانستند از آن [مانع] بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ کنند». (کهف: 96 و 97)
«چنانچه از این آیات استفاده می شود، ذوالقرنین به آنها گفت: مواد آتش زا بیاورید و آن را در دو طرف سد قرار دهید و با وسایلی که در اختیار دارید، در آن آتش بدمید تا قطعات آهن، سرخ و گداخته شود. در حقیقت، او می خواست از این طریق، قطعات آهن را به یکدیگر پیوند دهد و سدّ یک پارچه ای تولید کند و بسازد و با این طرح عجیب، همان کاری را که امروز به وسیله جوش کاری انجام می دهند، انجام داد؛ یعنی به قدری به آهن ها حرارت داد که نرم شدند و به هم جوش خوردند. سرانجام، آخرین دستور را داد که مس ذوب شده برای من بیاورید تا بر روی این سد بریزم. به این ترتیب، مجموعه آن سد آهنین را با لایه ای از مس پوشانید و آن را از نفوذ هوا و پوسیدن حفظ کرد. بعضی از مفسران گفته اند که در دانش امروز به اثبات رسیده که اگر مقداری مس به آهن اضافه کنند، مقاومت آن را بسیار زیادتر می کند. ذوالقرنین چون از این حقیقت آگاه بود، اقدام به چنین کاری کرد». (14)
«امروزه جای تردید نیست که صنعت سدسازی، یک صنعت پیشرفته در ساختار تمدن ها بسیار مؤثر و کارساز بوده است (15). البته سد یاد شده در قرآن کریم، سد آبی نبوده است، ولی اصول سدسازی در آن رعایت گردیده بود، به طوری که با هیچ قدرتی قابل نفوذ نبوده است. (16) به هر حال امروزه سدسازی عامل مهمی برای جلوگیری از هدر رفتن آب، رونق کشاورزی، تولید برق، پرورش ماهی و گاه کشتی رانی می باشد. (17)». ناگفته نماند که صنعت ذوب فلزت، افزون بر آنکه به ذی القرنین نسبت داده شده و در آیه شریفه یادشده بدان اشاره شد، به حضرت سلیمان علیه السلام نیز نسبت داده شده است، چنانچه خداوند درباره او می فرماید: «وَ اَسَلنا لَهُ عَینَ القِطرِ؛ و ما معدن مس گداخته را برای او جاری ساختیم.» (سبا:12) در اصطلاح اقتصاد صنعتی، صنایع ذوب فلزات را صنایع مادر به شمار می آورند؛ زیرا پیشرفت و موفقیت این صنعت در هر کشور، نشان تمدن و تکامل سیر صنایع آن کشور است». (18)

د) صنایع هنری

انسان دارای جنبه های جسمانی، عاطفی، احساسی و روانی است. بنابراین، همان گونه که آنها از نظر جسمانی، نیازمندی هایی دارند، از نظر عاطفی و روانی نیز دارای نیازمندی هایی هستند. آرامش انسان نیز در صورتی تأمین می شود که به همه نیازمندی هایش پاسخ دهد، بی آنکه بخشی از وجود خویش را در این باره ناکام بگذارد، اما آنچه در این باره به نیازهای احساسی و روانی آدمی پاسخ می دهد و اثر فراوانی در آرامش بخشی دارد، صنایع هنری است. در حقیقت، جامعه همان گونه که به تولیدات فنی و کشاورزی و کشاورزی و غذایی و ... نیازمند است، به تولیدات هنری نیز نیاز دارد تا در کنار جسم به روح و روان خویش نیز آسایش، شادابی و نشاط ببخشد.
قرآن کریم در زمینه تولیدات صنایع هنری، حضرت سلیمان علیه السلام و تسخیر جن ها به دست او یاد می کند و در این باره از انجام تولیدات صنایع هنری به دست جن ها و برای حضرت سلیمان علیه السلام چنین یاد می کند:
وَ لِسُلیمانَ الرِّیحَ غُدُوّها شهرٌ وَ رَواحُها شَهرٌ وَ أسَلنا لَهُ عَینَ القِطرِ وَ مِنَ الجِنّ مَن یَعمَلُ بَینَ یَدَیهِ بِإذنِ رَبِّهِ، وَ مَن یَزِع مِنهُم عَن أمرِنا نُذِقهُ مِن عَذابِ السّعیرِ یَعمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِن مَحاریبَ وَ تماثیلَ وَ جِفانٍ کَالجوابِ و قُدُورٍ راسِیاتِ. (سبأ: 12 و 13)
و برای سلیمان، باد را مسخّر ساختیم که صبحگاهان مسیر یک ماه را می پیمود و عصرگاهان مسیر یک ماه را، و چشمه مس (مذاب) را برای او روان ساختیم؛ و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار می کردند ... [آن متخصصان] برای او هر چه می خواست؛ از نمازخانه ها و مجسمه ها و ظروف بزرگ مانند حوضچه ها و دیگ های چسبیده به زمین می ساختند.
«قابل توجه اینکه برای اداره یک حکومت وسیع و کشور پهناوری همچون سلیمان، عوامل زیادی لازم است، ولی از همه مهم تر، سه عامل است که در این آیات به آن اشاره شده است:
«نخست یک وسیله نقلیه سریع و مستمر و فراگیر است که رییس حکومت بتواند با آن از تمام جوانب کشورش آگاه شود.
دوم مواد اولیه ای است که برای تهیه ابزار لازم برای زندگی مردم و صنایع مختلف استفاده می شود.
سرانجام، نیروی فعال کار که بتواند از آن مواد، بهره گیری کافی کند و کیفیت لازم را به آنها بدهد و نیازهای مختلف کشور را از این نظر برطرف سازد. می بینیم خداوند، این هر سه موضوع را در اختیار سلیمان قرار داده بود و او نیز به نحو احسن، برای رفاه مردم و عمران و آبادانی و امنیت، از آنها بهره می گرفت. البته این موضوع، اختصاص به عصر سلیمان و حکومت او ندارد و توجه به آن، امروز و فردا و اینجا و همه جا برای اداره صحیح کشورها ضرورت دارد». (19)
«نیاز به یادآوری است که مسلماً کار و صنعت در آیه پایانی که در آن به صنایع هنری اشاره شده، به منظور کسب درآمد و ارتزاق انجام نگرفته است؛ زیرا سلیمان از این گونه نیازها نداشته است، بلکه در اینجا نیاز به تنوع خواهی انسان و بهره برداری از ذوق و سلیقه در اِعمال ظرافت های هنری به عنوان یکی از نیازهای روانی و معنوی انسان مطرح است. علاقه انسان به صنایع مستظرفه و به ویژه هنرهای تجسمی، از نیازهای طبیعی و فطری انسان هاست و در این آیه مورد امضای شرع واقع شده است؛ زیرا اجازه می دهد که انسان ها بدون انتظارهای مادی و اقتصادی، صرفاً از روی میل و ذوق به ظرافت و تنوع خواهی بپردازند و حس هنردوستی خود را ارضا نمایند». (20)
 

پی نوشت ها :

* طلبه درس خارج، محقق و نویسنده.
1. مرتضی مطهری، احیای تفکر اسلامی، ص 63.
2. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج4، ص 482.
3. به نقل از: کمال الدین موسوی دمیری، حیاه الحیوان، ج2، ص 340.
4. حسین نوری، شگفتی های آفرینش، صص 154 و 155.
5. حیاه الحیوان، ج2، ص 342.
6. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، زیرنظر: ناصر مکارم شیرازی، ج9، صص 94 و 95.
7. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج6، ص 419.
8. سیدجمال الدین موسوی اصفهانی، پیام های اقتصادی قرآن، ص 620.
9. محمدرضا، محمود و علی حکیمی، الحیاه، ج5، صص 535 و 536.
10. پیام های اقتصادی قرآن، ص 621.
11. تفسیر نمونه، ج18، ص 30.
12. پیام های اقتصادی قرآن، صص 623 و 624.
13. مضمون آیه های 93 و 94 سوره مبارکه کهف آمده است.
14. تفسیر نمونه، ج12، صص 535 و 536.
15. پیام های اقتصادی قرآن، ص 623.
16. همان، ص 624.
17. غلام حسین مصاحب، دایره المعارف فارسی، ج1، ص 1277.
18. پیام های اقتصادی قرآن، صص 625 و 626.
19. تفسیر نمونه، ج18، صص 37 و 38.
20. پیام های اقتصادی قرآن، ص 623.

منبع: نشریه اشارات (مجموعه مقالات)(ویژه سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی)